هواره ممکن است عده ایی پیدا شوند به نام پاسبانی از دین تنها پاسبانی از پوست بکنند و توجهی به مغز ها نداشته باشند و رفته رفته دین یم پوسته تهی از مغز شود حقیقت دین مغز آن است و شرعیت پوسته آن عده ایی خود را اهل مغز میدانند و عده ایی اهل پوست و قشر به علت رسیدن به مغز از پوست بی نیاز شده اند یا به تعبیری به دلیل رسیدن به نتیجه از مقدمه فراغت یافته اند
قشر و پوست عبارت است از :شرایع .احکام .آداب ظاهری. عبادات .معاملات
مغز عبارت است از:حقایق کمال و احوال که شخص باید از طریق این قشور آنهارا بدست آورد و با گذر از مقدمه به نتیجه برسد
قشر حافظ مغز است اگر مغز بخواهد بماند بیرون از پوست نمی تواند بماند . رواج قشر دین موجب بقای لُب آن میشود مشروط بر اینکه قشر هیچگاه از مغز جدا نشود
نظرات شما عزیزان: